بنابر شواهد، مددجویان بهزیستی ازهمان آغاز ورود به چرخه دریافت حمایت و خدمات مورد نیاز، مشکلات جدی را تجربه میکنند. اولین مشکلی که معلولان با آن روبه رو میشوند، رفتار غیرمسئولانه مددکاران در نواحی و شعب سازمان بهزیستی است چنانکه اغلب مددکاران مرتبط با مددجویان از پاسخگویی به تماسهای تلفنی خودداری کرده و مددجویان را ملزم به حضور فیزیکی میسازند. البته بسیاری از موارد مددجویان با حضور در مراکز نمیتوانند بسادگی درمدت کوتاهی مشکلات خود را حل و فصل کنند. حال آنکه برای بسیاری از مددجویان طی مسیرهای چند دقیقهای نیز دشوار است. به این ترتیب بسیاری از مددجویان معتقدند در مواجهه با این وضعیت حق اعتراض ندارند.
*راه ناهموار توانمندسازی
این روزها کم نیستند مددجویانی که به همت خود توانستهاند به چرخه تحصیل و اشتغال وارد شوند و برای خودشان درآمدی داشته باشند، این درحالی است که هزینه تأمین تجهیزات خاص معلولان برای همه آنها میسر نیست. به طور مثال خرید ویلچر برقی چند میلیونی در توان همه نیست، اما سازمان بهزیستی کمبود امکانات را بهانه میکند و مطابق اولویت بندی که تعریف کرده به افراد مورد نظر ویلچربرقی میدهد. وضعیت پرداخت تسهیلات و وامها نیز نمیتواند دردی از مددجویان دوا کند زیرا بسیاری از این افراد امکان اجرای شروط مورد نظر و دریافت تأییدیههای چندین صفحهای را ندارند. نکته دیگر اینکه بسیاری از مددجویان بهزیستی به دلیل شرایط ویژه نیازمند تجهیزات و امکانات درمانی خاصی هستند که تأمین آن نیز مستلزم هزینههای هنگفت است درحالی که سازمانهای بیمه طرف قرارداد بهزیستی تمام خدمات را تحت پوشش قرار نمیدهند. ازهمین رو مددجویان ناگزیرند حتی داروهای خود را به نرخ آزاد تهیه کنند. همچنین سازمان بهزیستی درروند توان افزایی ومهارت آموزی به مددجویان با ضعفهایی روبه روست چنانکه با وجود تحولاتی که در حوزه فناوری و صنعت رخ داده، همچنان مددجویان در رشتههای محدودی آموزش میبینند که بسیاری از آنها در بازار کار اشباع شده است.
*آسیب پزشک محوری برای آسیبهای اجتماعی
تأکید بر پزشک محوری از دیگر مشکلات جدی سازمان بهزیستی محسوب میشود، چنانکه تصور میشود با تمرکز برمدیریت پزشکان در مراکز ترک اعتیاد نتیجه بهتری حاصل خواهد شد، اما در عمل چنین نبوده زیرا مطابق این رویه شاهد تمرکز درمان بر متادون بودیم که نه تنها مشکل حل نشده که شاهد نشت این ماده به عطاریها هم هستیم. درحالی که تنها درصد اندکی از مصرف کنندگان مواد مخدر به متادون درمانی جواب میدهند. نکته دیگر اینکه با وجود وعدههایی که برای ساماندهی مراکز و کمپهای ترک اعتیاد از سوی بهزیستی میشنویم، همچنان گسترش فعالیت مراکز غیرمجاز را شاهدیم چرا که نظارتی برعملکرد کمپها از سوی مسئولان دیده نمیشود، ازهمین رو مراکز مجاز نیز خود را ملزم به رعایت استانداردها نمیبینند.
از دیگر مسائل قابل تأمل در ساختار بهزیستی، نبود روند اجرایی مشخص در برنامههاست چنانکه چه بسیار برنامهها و ایدههای کارآمدی که با تغییرمدیران ناتمام مانده و چه بسیار برنامههایی که تنها به دلیل نگاه سلیقهای به مجموعهها تحمیل شده است.
*ضعف مطالبهگری در مسئولان
بنابر اعتقاد کارشناسان، اهمیت سازمان بهزیستی با توجه به تنوع گروههای هدف وحوزه فعالیتش که از آموزش، پیشگیری، درمان و بازتوانی را دربرمیگیرد؛ کمتر از بسیاری از دستگاهها و وزارتخانهها نیست این درحالی است که طی دهههای گذشته این مجموعه همواره به لحاظ نیروی انسانی توانمند ومنابع مالی در مضیقه بوده است. با وجود این موارد و انتقادات باید گفت تنها تحقیق و تفحص در صحن مجلس نمیتوان امیدی به بهبود وضعیت مددجویان بهزیستی داشت بدون اینکه روند نظارت بر این مجموعه درسطوح مختلف پیوسته و مستمر صورت بگیرد. به طوری که حتی ملاک انتخاب و حضور مسئولان سازمان یادشده، تأیید کیفیت عملکرد آنها دربازه مشخص و توسط نهادهای نظارتی باشد.
انتهای پیام/
نظر شما